میشه همینطوری نوشت، اما خب طبعاً خیلی شایسته نیست. ما هم چنین بنائی نداریم.
حالا برای اولین ارسال وبلاگ آن هم به نام شهدای مسجد فاطمة الزهرا (سلام الله علیها) این کاری است سهل و ممتنع؛ هم راحت و هم سخت. چارهای نیست میآغازیماش...
- همین شب حمعه گذشته بود که تا اعلام کوچکی شد که: اهالی مسجد بیائید برای عرض سلام و احوالپرسی از خانواده مکرم شهدا هرچند مختصر قدمی برداریم، تنیجهاش شد جلسه با صفا و حالبی که گزارش گونهای از آن را تقدیم میکنیم:
با ارسال پیغامک! و تاکید حضوری که به مسجدئیان شد، 15 نفر از اهالی، برای اولین بازدید آمدند.
آقای روح الله خلجی با تلاوت ترتیل گونه آیاتی از سوره مبارکه بقره که به حال مؤمنینی که در راه خدا کشته میشوند، ضیافت شهدانی که میهمانشان بودیم را آغاز کرد.
این هم صحنه خاطره انگیز هدیه به یاد شهید که با بوسیدن دست پدر یک شهید توسط بزرگ مجلس یعنی حاج آقای سعیدی ماندگار شد
بعد از حاج آقای عبداللهی، درخواست شد در مورد شهید علی محمد عبداللهی (دامادشان) کمی صحبت بکنند. حسن خلقی که عموماً در تمامی شهدا سراغ گرفتنی است، از جمله مواردی بود که به آن اشاره کردند. گفتند شهید علی محمد عبداللهی در اواخر ایام مبارزات انقلاب به همراه شهید خزعلی (فرزند آیة الله خزعلی) در حال مبارزه بودند. نحوه شهادتشان هم به اینگونه بود که در هنگام حمله نیروهای نظامی رژیم طاغوت به تظاهرکنندگان، سنگی با پایشان میخورد و زمین میافتند تا اینکه به زیر تانک میاتند به شهادت میرسند.
- اولین جلسه بود و باز شدن غنچههای خاطرات در زهنها و مکثهای حاج آقا عبداللهی باعث میشد تا از شهید دیگری ذکر خیر میشد و خاطراتِ جدیدِ زیادی حوالهی ذهنهای مخاطب علاقهمند میکرد. از شهید خزعلی، شهید عبداللهی و... .
ما هم که به امید ویز رکوردری بودیم که آورده بودیم، لذا همان موقع دست به قلم نشدیم، اما خب حیف که گویا مشکلی داشته و... .
البته چون قرارمان است هم برای شهید مهدی عبداللهی و هم شهید حسین خزعلی مستقلاً برنامه دیداری داشته باشیم، خاطرات و نکتههای زندگی این عزیزان را به همان جلسه موکول میکنیم.
اما یادگاری ما از این جلسه شورانگیز و ارزشمند این سفارش و دست نوشته شهید علی محمد عبداللهی است که تقدیم حضورتان میکنیم: